نوبهار بردسکن

متن مرتبط با « در» در سایت نوبهار بردسکن نوشته شده است

این شما و این هم مملکت ...

  • این شما و این هم مملکت ...انتخابات با همه ی فراز و نشیب و تلخی و شیرینی هایش به پایان رسید و نمایندگان جدید انتخاب شدند و منتظر ورود به مجلس یازدهم! ما نیز وارد صحنه شدیم با وجود آنکه نماینده ی نجیب و, ...ادامه مطلب

  • قرص سَم!

  • قرص سَم!دانش آموز ابتدایی که بودم گاهی اوقات وقتی از مدرسه به خانه می آمدم مادرم را می دیدم در حالی که به پیشانی زنجبل مالیده و دستمالی بر سر بسته است و در عین حال کارهای روزمره را انجام می دهد! می گف, ...ادامه مطلب

  • نیم نگاهی به تجارت الکترونیک

  • نیم نگاهی به تجارت الکترونیک*اشاره با توجه به اینکه در مقاله: قرص سَم اشاره ای به شرکت پرشین وی داشتم قول دادم جهت آشنایی بیشتر خوانندگان محترم به دو مقوله ی: تجارت الکترونیک و بازاریابی اینترنتی نیز , ...ادامه مطلب

  • بازاریابی شبکه ای یا نتورک مارکتینگ

  • بازاریابی شبکه ای یا نتورک مارکتینگتجارت و داد ستد از هنگام شروع زندگی اجتماعی انسان آغاز گردیده بنابراین می توان آنرا همزاد اجتماعی شدن بشر دانست. این فعالیت اقتصادی مانند سایر امور همراه با پیشرفت ج, ...ادامه مطلب

  • چهل سالگی انقلاب و وضعیت بغرنج اصلاح طلبان!

  • چهل سالگی انقلاب و وضعیت بغرنج اصلاح طلبان!چهل سال پیش در چنین روزهایی سرخوش و سر مست از وزیدن عطر خوش پیروزی دست در دست یگدیگر سرود فتح خواندیم و فرداهای بهتری را برای سرزمین خویش انتظار می کشیدیم! ا, ...ادامه مطلب

  • سفرنامه 97 (قسمت پنجم) ایرانی می تواند!

  • سفرنامه و 97 ( قسمت و پنجم و) ایرانی و می تواند و! شب یکشنبه چهارم شهریورماه 97 به ارومیه رسیدیم. میهمان دوستی قدیمی شدیم از اهالی شاهین دژ که اکنون ساکن ارومیه شده بودند. خانواده ای مهربان و باصفا که با روی خوش, ...ادامه مطلب

  • سفرنامه 97 (قسمت پایانی) کلات نادری، شهری منحصر بفرد واقع در خراسان رضوی!

  •   سفرنامه و 97 ( قسمت و پایانی و) کلات و نادری، و شهری و منحصر و بفرد و واقع و در خراسان و رضوی و! روز جمعه نهم شهریورماه 97 هوا تاریک شده بود که به طرف کلات نادری حرکت کردیم. تعداد زیادی خودرو از روبروی ما به طرف مشهدمقدس, ...ادامه مطلب

  • اولین سالی که معلم شدم (قسمت اول) به بهانه ی آغاز سال تحصیلی جدید

  • اولین و سالی و که معلم و شدم ( قسمت و اول) به بهانه و ی آغاز و سال تحصیلی و جدید و در آخرین سال خدمت بسیار خرسندم که به خانه ی خویش یعنی آموزش و پرورش برگشته ام! باز دوباره عطر خوش کلاس و درس، دانش آموزان و همکاران جد, ...ادامه مطلب

  • اولین سالی که معلم شدم (قسمت دوم)

  • اولین و سالی و که معلم و شدم ( قسمت و دوم) آن روز به بردسکن برگشتم و روز بعد با موتورسیکلت ایژ مرحوم پدرم با مقدار دیگری از وسایل مورد نیاز عازم محل خدمت شدم وقتی به روستا رسیدم به منزل عطا رفتم چرا که قرار شد, ...ادامه مطلب

  • اولین سالی که معلم شدم (قسمت سوم)

  • اولین و سالی و که معلم و شدم ( قسمت و سوم) ثبت نام به پایان رسید ولی هنوز کلاس و خانه ای که برای من در نظر گرفته بودند آماده نشده بود. روز سوم مهر آقایان معزّی و عباس زاده (کارپرداز) با ماشین سیمرغ اداره چند ع, ...ادامه مطلب

  • اولین سالی که معلم شدم (قسمت چهارم)

  • اولین و سالی و که معلم و شدم ( قسمت و چهارم و) تدریس لوحه ها بیش از حد معمول به طول انجامید ولی یک کار مبنایی بود که بدون انجام آن سوادآموزی به بچه ها مشکل می شد به همین دلیل با صبر و حوصله این کار را انجام می د, ...ادامه مطلب

  • اولین سالی که معلم شدم (قسمت پنجم)

  • اولین و سالی و که معلم و شدم ( قسمت و پنجم و) با ورود به آموزش حروف الفبا کارم راحت تر شد و از آنجا که اکثر بچه ها سنشان بالای 8 سال بود و از طرفی هنگام تدریس لوحه ها  حروف را به خوبی یاد گرفته بودند و همچنین عل, ...ادامه مطلب

  • اولین سالی که معلم شدم (قسمت ششم)

  • اولین و سالی و که معلم و شدم ( قسمت و ششم) زمستان سخت سال67 با همه ی سختی و شکوه و جلالی که داشت اندک اندک بساط خویش را جمع می کرد و عمرش به نیمه رسید. در این مدت از نظر نفت مشکل چندانی نداشتم زیرا برات شورا ک, ...ادامه مطلب

  • اولین سالی که معلم شدم (قسمت هفتم) یک پایان تلخ!

  • اولین و سالی و که معلم و شدم ( قسمت و هفتم و) یک پایان و تلخ! بهار فرحناک با زیبایی هرچه تمامتر فرمانروایی می کرد! گل های کُما باز شده و جلوه ی خاصی به منطقه بخشیده بود! روزها طولانی تر شده و فرصت گشت و گذار و دید, ...ادامه مطلب

  • باز هم به بیراهه می رویم! محدودیت چاره ی کار نیست؛ فضا را باز کنیم!

  • باز هم به بیراهه می رویم! محدودیت چاره ی کار نیست؛ فضا را باز کنیم! رویدادهای چند روز اخیر برخی از شهرهای میهن، گذشته از اینکه موجبات خرسندی دشمنان قسم خورده ی نظام و ملت سرافراز ایران را فراهم آورده و آنان را به تکاپو وادار نموده است اما واقعیت غیرقابل انکار آن است که بیشتر آن اتفاقات اجتماعی، ریشه در بستر "فرهنگ" دارد که بدون توجه به آن شاید نتوانیم به کنکاش در اصل ماجرا پرداخته و نسبت به حل آن اقدام نماییم. حتی اگر بهانه ی شروع اعتراضات "مسائل اقتصادی" باشد ادامه ی روند امور و منحرف شدن از اصل موضوع "ضعف های فرهنگی" ما را به روشنی آشکار ساخت و ما نمی توانیم همه ی خشونت های کور روزهای گذشته را به خارج از مرزها متصل نموده و خوشبینانه از خویش سلب مسوولیت نماییم. اگر این واقعیت را بپذیریم به خوبی در می یابیم که ایجاد محدودیت ارتباطی و اطلاع رسانی نه تنها دردی را دوا نمی کند بلکه خود مشکل ساز است! وقتی دشمن با تمام توان کوشش خود را به تهاجم فرهنگی و رسوخ در این عرصه معطوف نموده و در این راه سرمایه گذاری کرده است عدم توجه ما به این حوزه غفلت از اصل ماجرا و مشغول شدن به فرعیات است! تردیدی نیست که ملت سرفراز ایران از این بزنگاه تاریخی نیز سرافراز بیرون آمده و با فروکش کردن غبارها بدون آنکه راحت و آسوده همه چیز را به دشمن خارجی متصل نموده و از انجام وظیفه ی خود طفره رویم فرصت بیشتری دست , ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها