این شما و این هم مملکت ...

این شما و این هم مملکت ...

انتخابات با همه ی فراز و نشیب و تلخی و شیرینی هایش به پایان رسید و نمایندگان جدید انتخاب شدند و منتظر ورود به مجلس یازدهم! ما نیز وارد صحنه شدیم با وجود آنکه نماینده ی نجیب و با وقارمان رد صلاحیت شد؛ جوانی از خیل پاکان و خانواده ای ریشه دار و اصیل از میان آنان که اعلام نامزدی کرده بودند برگزیدیم و او را به مردم معرفی کردیم صلاحیت او نیز احراز نگردید! سراغ چهره ی نام آشنای دیارمان که از پایتخت نامزد شده بود رفتیم و با خواهش و التماس تقاضا کردیم تا تغییر حوزه دهد و بازار "انتخابات ترشیز" را که حالا بسیاری آنرا یک جاذبه ی گردشگری می دانند گرم کند!

او آمد ... با کوله باری از تجربه ی گرانسنگ! داشته هایش را در طبق اخلاص نهاد برای اعتلا و آبادانی شهر و دیارش! آمده بود با تجربه ی 16ساله ی نمایندگی، تا در مجلسی که شاید بیش از هر زمان دیگر نیازمند حضورش بود ایفای نقشی تاریخی داشته باشد ولی افسوس که بسیاری از دوستان و یاران قدیمی ما، همراهی مان نکردند! بارها به آنها مراجعه کردیم تا بیایند و همچون ادوار گذشته بازو به بازویمان پشت سر رفیق قدیمی خویش یاری اش کنند ولی نه تنها نیامدند بلکه زبان طعنه و سرزنش بر ما گشودند که بنشینید سرجایتان با آن نمایندگان بی اختیار و این رئیس جمهور بی خبرتان! به ما گفتند جناح مقابل با چه زبانی به شما بگوید به حضورتان نیازی ندارد و نمی خواهد صحنه را گرم کنید؟ ما را کودن و زبان نفهم خطاب کردند ولی باز هم آمدیم زیرا معتقد بودیم اگر قرار است اصلاحی صورت بگیرد جای آن همین "صندوق" است و لاغیر! آمدیم مانند همان روزهایی که بر خلاف میل پدر و مادرهایمان در میدان جنگ حاضر شدیم به امید دفع تجاوز حرامیان و دفاع از سرزمینمان! حتی همان روز جمعه ی انتخابات گوشی به دست گرفتیم و زنگ زدیم به رفقا که بیایید رای بدهید حوزه ها خلوت است ... افسوس که هیچ نگفتند و گوشی را قطع نموده و در حالت پرواز قرار دادند! در دیگر نقاط هم مردم در فضای رقابتی و غیر رقابتی باز هم کم و بیش آمدند و مجلس به دست شمایان افتاد!

شما که جناح مقابلتان را نابلد، عمله ی دشمن، ترسو، بی بصیرت و فتنه گر می خوانید و معتقدید برای حل همه ی مشکلات راه حل دارید. رئیس جمهور را هم اگر مصوباتتان را به درستی اجرا نکرد؛ استیضاح کنید با اکثریت قاطعی که دارید و رهنمونمان شوید تا فردی انقلابی و مومن برگزینیم! حتی اگر ممکن است همین مجلسی که 90 نماینده اش فساد اقتصادی و مشکلات دیگر دارند منحل کنید و زودتر کارتان را شروع کنید!

ما امید و آرزویی جز اعتلا و آبادانی ایران عزیز در سر نمی پروریم! ما دغدغه ای جز رهایی هموطنانمان از رنج و فلاکت و بدبختی نداریم! ما هدفی جز عظمت و سربلندی این مردم نجیب و دوست داشتنی جست و جو نمی کنیم! اگر می توانید این معضلات را حل کنید بسم الله ... این شما و این مملکت! مثل آن پیرمرد طبسی نمی گویم: مملکتتان! چون این مُلک و سرزمین را از خود می دانیم لیکن برایمان فرقی ندارد کدام فرزندش آبادش کند اگر شما بتوانید؛ ما فتنه گرانِ بی بصیرتِ نادان می نشینیم و تماشا می کنیم! قول می دهیم هیچ دخالتی نکنیم حتی اگر اشتباهی کردید دندان روی جگر بگذاریم و تا مدتی نِق هم نزنیم تا با خاطری آسوده به خدمت مشغول شوید! هر جا هم سرباز و عَمَله و سیاهی لشکر خواستید باز هم می توانید روی حضور ما حساب کنید ...