در مکتب حسین علیه السلام (قسمت دوم) حسین، اصولگرایی اصلاح طلب؟

ساخت وبلاگ

در مکتب حسین علیه السلام

(قسمت دوم)

حسین، اصولگرایی اصلاح طلب؟

هنگامی که معاویه بر خلاف پیمان صلح با امام حسن(ع) پسرش یزید را به عنوان جانشین خود و خلیفه معرفی می کند مردم کوفه با همان اوصافی که گفته شد با نوشتن نامه های فراوان به امام حسین(ع) ایشان را برای حضور در عراق و قیام بر علیه یزید دعوت می نمایند.

از طرفی یزید از حمایت شامیان که بر خلاف کوفیان مردمی شهرنشین، نظم پذیر، مصمم و با اراده هستند برخوردار است و پس از رسیدن به خلافت در اولین تصمیم قصد دارد جهت استحکام موقعیت خویش از امام بیعت بگیرد و در این میان اباعبدالله(ع) باید تصمیم تاریخی و سرنوشت ساز خود را بگیرد.

پنجاه سال پس از رحلت پیامبر اسلام(ص) شخصی به جای ایشان نشسته که ابتدایی ترین احکام دینی را رعایت نمی کند و به فسق و فجور شهره است جامعه ی اسلامی نیز چنان در حال انحراف از هدف اصلی رسالت است که با سکوتی مرگبار بر این  فاجعه مهر تأیید زده و اکنون حضور یک اصلاح طلب ضروری است تا جامعه را به مسیر اصلی هدایت نماید و کژی ها و ناراستی ها را ترمیم کند.

امام مردم کوفه را به خوبی می شناسد و از طرفی نمی تواند در مقابل این انحراف آشکار سکوت اختیار کند لذا تصمیم به قیام می گیرد و یقین دارد  یزید که توانایی اثبات خود را ندارد اقدام به تخریب چهره ی ایشان خواهد کرد. او می داند که اصلاح گری اش، فتنه و آشوب، بدعت و خروج بر علیه دین، ظلم و تعدی و ... تبلیغ خواهد شد به همین دلیل قبل از آغاز قیام در خطبه هایی هدف خود را تبین نموده و مرز خود را کاملا مشخص می کند و تأکید می نماید بر اصولی که جدش رسول الله بنیان نهاده پایبند است تا یاغیان و مخالفان از قیامش دستاویزی برای تجاوز و تعدّی به قلمرو اسلامی نسازند؛ گرچه اطمینان دارد بلندگوهای قوی و حیله گرانی که در اطراف یزید حضور دارند بیشترین بهره را از جهالت و ناآگاهی مردم خواهند برد و نمی گذارند این فریادها به گوش آنان برسد ولی می گوید تا در دل تاریخ ثبت شود و خفتگان را بیدار و غافلان را هوشیار نماید.

امام(ع) در انتهای خطبه معرف منا اینگونه می گوید: خدایا تو می­دانی که قیام ما له ­له زدن برای سلطنت، تنافس در قدرت و گدایی دنیا و شهرت نیست، بلکه تنها برای برپاکردن نشانه­ های دین تو قیام کردیم. این ها علامتهای راهنمایی و تابلوهای راه را انداخته ­اند و من میخواهم دوباره این تابلوها را برپاکنم. قیام برای این است که مردم گیج و گمراه شده ­اند و باید آگاه شوند و باید خونمان را به صورت این خواب زده ­ها بپاشیم تا بیدار شوند. یا در وقت خروج از مدينه در وصيتي كه به برادرش محمد حنفيه كرده، به اين هدف اصلاحي اشاره فرموده است و خروج خويش را با انگيزه «اصلاح در امت پيامبر»، ذكر مي كند: «...اني لم اخرج اشراً و لا بطراً و لا مفسداً ولا ظالماً، انما خرجت لطلب الاصلاح في امة جدي، اريد ان آمر بالمعروف و انهي عن المنكر؛

همانا من براي ايجاد آشفتگي و خودنمايي و ستمگري و نابساماني خروج نكرده ام، بلكه براي طلب اصلاح امت جدم قيام كرده ام و می خواهم امر به معروف و نهي از منكر كنم»

نوبهار بردسکن...
ما را در سایت نوبهار بردسکن دنبال می کنید

برچسب : در مکتب حسین, نویسنده : nobaharbardaskano بازدید : 96 تاريخ : پنجشنبه 29 مهر 1395 ساعت: 10:27